زینت مردانه؛ محاسنــ
وقتی عقد کردیم ازش خواستم ریش پروفسوری بذاره.
گذاشت.
و اینقدر تغییر کرده بود که همه:
من عاشق محاسن و تیپ مذهبی ام و همون اوایل عقدمون از همسر قول گرفتم که برای عروسیمون ریش بذاره.
اما به دلیل مخالفت های اطرافیان این اتفاق نیفتاد.
یکی از خواهرشوهرای گلم که ایران نیستن وقتی نزدیک عروسیمون بود و عکس محمد رو دید بهش ایمیل زد و
این شعر با مزه رو خوند:ای پسر ریشت درآید / حُسن رویت کم شود
و ازش خواست که بی خیال محاسن بشه و با حُسن رو به حجله ی دامادی دربیاد!
همسرم هم در جواب گفته بود:ان شاالله با حُسن خُلق داماد بشیم...
(یعنی من عاشق این فهمیدگیش شدم.خیالم از بابت پدر بچه هام راحته جدّاً که اینقدر پدر فهمیده ای دارن.)