عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

بسم رب المحبوب؛
آدرس کانال و پیج های ما در تلگرام:

عاشقانہ هاے حلال:

tel & insta: @asheghaneh_halal

خادم مجازے:

tel & insta: @khadem_majazi

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مرداد ۹۶، ۱۹:۱۰ - فاطمه
    واقعا
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسرداری» ثبت شده است

قانع ترین همسر دنیا!
عجب دورانی بود چند ماهی که درعقد هم بودیم...!
تفریح مون رفتن به گلزار شهدای گمنام محله ی پدرم بود و ...
یادمه یه دفعه هم با هم به حرم امام خمینی (ره) سری زدیم و با یه ساندویچ از تو پذیرایی کردم...
تو ماه رمضان هم یه شب به مسجد ارگ رفتیم و آخر مجلس، با هم چند سیخ دل و جگر خوردیم...
تو این مدت، کلاً یه بار بردمت رستوران... اونم نه یه جای مجلل و ...
یه رستوران نزدیک بازار تهران... ( به قول بعضیا! باکلاس نبود اما غذای خوبی داشت)
کلاً تو دوران عقدمون، هر وقت خواستم به چیزی مهمونت کنم، به بهونه ی رژیم، ساده ترین چیز رو انتخاب می کردی و بخاطر همان هم کلی تشکر می کردی...
...
...
 
هم خوش به حالم و هم بد به حالم...
خوش به حالم که همسری با قناعت و بامحبت مثل تو دارم...
و بد به حالم که هیچ وقت نتونستم از تو قدردانی کنم...
و فداکاری های تو رو به هیچ شکلی نمی تونم بیان کنم...
دوستت دارم همسرم...

منبع: 12shia.blog.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۱
افسر ولایی مهدی(عج)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خیلی از روزا محمد زودتر از من از خواب بیدار میشه میره یه لیوان بزرگ برام آب پرتقال می گیره بعد

میاد بالای سرم صدام میکنه و توی همون رختخواب من یک آب پرتقال بهشتی می خورم!!!

حالا چرا بهشتی؟

موقعی که خانواده این قضیه رو فهمیدند برادرم بهم گفت:رها!احیاناً شما تو بهشت زندگی نمی کنی؟!

.

.

.

همسرم!با تمام وجود ازت سپاسگزارم که هستی تا بهشت زندگی من باشی.و بیشتر عاشقت میشوم

وقتی می بینم فرزند خلف پدرت هستی:

حضرت علی(ع):

زنان نزد مردان امانت هستند.آزارشان نرسانید و بر آنان سخت نگیرید

منبع: همسر مومن من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۰
افسر ولایی مهدی(عج)

نقشه گنج!
مقداری چای تو یه سینی ریختم و یه برگه سفید کاغذ رو توش گذاشتم، بعد از اینکه رنگش تغییر کرد برگه رو کنار گذاشتم تا خشک بشه، بعد انگشت خیسمو به پودر کاکائو آغشته کردم و روی کاغذ کشیدم اینطوری و بعد از خشک شدنش دور کاغذ رو با شمع سوزوندم، اینطوری و با خودکار سفید اینطوری روی کاغذنوشتم:

"ای یابنده‌ی خوش شانس! صندوقچه‌ی گنج در همین نزدیکی هاست، آن را بیاب و خودت و قلبت را از آنچه در ذهن داری بی‌نیاز کن! در فال کسی که این نقشه را می‌یابد آمده است که معشوقه‌ای دارد که او را بسی دوست می‌دارد و تمام آرزویش این است که صاحب گنج را خوشبخت‌ترین کند. برای خوشبخت‌تر شدن زن و شوهر عاشق را پیدا کن..."

بعد از این جمله، کروکی کامل مسیر رو تا محل گنج کشیدم و نقشه رو اول مچاله کردم و بعد لوله کردم و داخل این بطری گذاشتم.

دسته گل و کیکی رو که سفارش داده بودم، گرفتم و کیک رو توی یخچال بستنی فروشیه نزدیک محل نقشه گنج گذاشتم. کنار ساحل جایی رو برای گذاشتن بطری نقشه گنج پیدا کردم، بطری و زن و شوهر عاشق رو با فاصله چند متری از هم، روی تخته‌سنگ‌های کنار ساحل گذاشتم. و یکی از صندلی‌های پارک ساحلی کنار محل نقشه گنج رو با چراغ "تولدت مبارک" تزیین کردم.

به همسرم زنگ زدم تا بیاد پیشم و وقتی رسید ازش خواستم که کنار ساحل پیاده روی کنیم، به محل نقشه گنج که رسیدیم چشمش به بطری افتاد و فهمید که یه خبراییه! کاغذ و از داخل بطری برداشت.

زیر کاغذ نوشته بودم: "برای خوشبخت تر شدن جلوتر برو و زن و شوهر عاشق رو پیدا کن". کمی جلوتر زن و شوهر رو دید با کاغذی که زیرشون گذاشته بودم.

 توی اون کاغذ نوشته بودم: "پاک کن جادویی با این پاکن میتوانی دو خصیصه اخلاقی همسرت که تو را آزار میدهد برای همیشه پاک کنی!!! "

بعد از کمی پیاده روی به محل تولد رفتیم. از دور شمع تولدت مبارک فضا رو برامون روشن کرده بود. این‌بار جشن تولد دو نفره ما زیر نور ماه لطافت دیگه ای داشت.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۳۱
افسر ولایی مهدی(عج)