عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

بسم رب المحبوب؛
آدرس کانال و پیج های ما در تلگرام:

عاشقانہ هاے حلال:

tel & insta: @asheghaneh_halal

خادم مجازے:

tel & insta: @khadem_majazi

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مرداد ۹۶، ۱۹:۱۰ - فاطمه
    واقعا
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات زناشویی» ثبت شده است

بسم رب الحسین

کارش خیلی زیاد شده بود، شب‌ها خیلی دیر میومد خونه. دهه اول محرم به جز تاسوعا و عاشورا بقیه روزها ساعت از 10 گذشته بود که می‌رسید و خستگی از سر و رویش می‌ریخت. هم خسته بود و هم غصه می‌خورد که داره عزاداری امام حسین (ع) رو از دست میده. از دیدن ناراحتیش کلافه می‌شدم، از طرفی هم دلم نمی‌خواست از برکتِ روضه ارباب کم بهره بشیم. سعی می‌کردم هر شبی که حالش رو داشت یه کم راجع به واقعه کربلا صحبت کنیم، من یه چیزی می‌گفتم، بعد اون یه چیزی یادش میومد و می‌گفت ... خلاصه خودمون برای هم مرثیه می‌خوندیم.

اینقدر این مدل عزاداری جذاب و موثر بود که حتی وقت‌هایی هم که هیئت می‌ریم باز احساس می‌کنم نیازه که این روضه خونگی رو در کنارش داشته باشیم.

_________________

پی نوشت 1: این کار رو تو مناسبت‌هایی که تعطیل نیست مثل میلاد امام سجاد(ع) یا مثلا شهادت امام موسی کاظم (ع) هم میشه انجام داد. خصوصا اگه خدا بهمون بچه داده باشه. چون برای انتقال این مفاهیم هیچ جا مثل خانواده موثر نیست.

پی نوشت 2: یه مجموعه کتاب دارم به نام قصه کربلا. 10 جلده و هر جلد رو به یکی از شخصیت‌ها یا وقایع کربلا اختصاص داده. داستان‌های کوتاه چند خطی یا حداکثر یک صفحه‌ای داره. تو دهه محرم چیده بودم روی میز پذیرایی و هر وقت که فرصتش بود یکی از کتاب‌ها رو برمی‌داشتیم و چند صفحه ازش می‌خوندیم. از کتب مقتل هم میشه استفاده کرد.

پی نوشت 3: دوستانی که همسرشون صدای خوبی داره هم می‌تونن از همسرشون بخوان شعرهای مرثیه‌ها و مداحی‌های مناسب رو بخونه، خیلی هم ثواب داره و اجر روضه‌خون هم ایشالا می‌بریم. و دَرِِ گوشی بگم حتی اگه صدای خوبی نداره شما یه جوری بازخورد بدید که انگار صدای خوبی داره، هم اعتماد به نفسش بالا میره، هم باعث خیر و انتشار روضه و مداحی زنده تو خونتون میشین.

منبع: هفته نامه متاهلین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۴
افسر ولایی مهدی(عج)
بسم رب العشق
من، او، دعا

یکی از سخت ترین کارهای زندگی من( فعلا) حمام کردن بچه هاست. انقدر هر دوشون برای حمام رفتن اذیت می کنن که واقعا روزی که بخوام ببرمشون حمام، نیاز به انرژی فوق العاده دارم یا مریض می شم.

دیروز هم یکی از همون روزها سخت و سنگین بود.

توی حمام، داشتم موهای محدثه خانم رو می شستم. صورتش رو هم با همون شامپو بچه شستم.

شامپو، چشمهاش رو نمی سوزونه اما اصرار داره سریع صورتش شسته بشه. خواستم آب بریزم صورتش رو بشورم، آب داغ بود. تا اومدم آب با دمای مناسب بریزم روی صورتش، نزدیک به یک دقیقه طول کشید. خیلی بیقراری می کرد. می خواست خودش آب بزنه به صورتش و دستش رو توی دستم می آورد و باعث می شد من دیرتر بتونم آب براش آماده کنم.

یهو با تحکم بهش گفتم: دستت رو بکش! یک لحظه آروم باش تا آب بریزم روی صورتت!

یاد خودمون افتادم و خدا

گاهی اوقات، خدا کاملا خواسش به حل مشکل ماست و زمینه چینی کرده برای حل مشکل ما!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۲
افسر ولایی مهدی(عج)