من عاشق سورپرایز کردن همسرم هستم. سورپرایزهای وقت و بیوقت! یروز وقتی همسرم هنوز از سرکار برنگشته بود تصمیم گرفتم براش یه جشن نوتی بگیرم...
از هر آهنگی، یه تیکه ش رو روی یه استیک نوت نوشتم و اول از همه یکی رو چسبوندم روی درب ورودی که به محض اینکه از راه میرسه، اینو ببینه. یکی روی در اتاق خواب، یکی روی آینه میز آرایش، یکی روی در هال، یکی روی آینه هال! همسرم بعد از اینکه 2 تا از یادداشت ها رو دید فهمید تعدادشون زیاده شروع کرد به گشتن توی خونه و همشون رو پیدا کرد!
البته اونم همون شب ذوقشو بهم ثابت کرد...
مشغول کارای خونه بودم که صدام کرد: برو توی اتاق خواب شاید یه چیزایی باشه که دوست داشته باشی ببینی! تحمل نداره و هر سوپرایزی داشته باشه خودش لو میده.
اولین یادداشت رو توی اتاق خواب چسبونده بود. دومی رو پشت تلویزیون، سومی زیر کابینت، چهارمی توی لباسشویی، پنجمی توی سولاردم، ششمی روی فرش، هفتمی روی آیفون، هشتمی روی دکور آشپزخونه و نهمی روی آبریز یخچال.
هر یادداشتی رو که پیدا میکردم کلی خوشحالی میکردم و میپریدم هوا.خیلی ذوق کردم!خیــــــــــــلی. همه رو که پیدا کردم گفتم: واقعا تو هم اندازهی من ذوق کردی؟ گفت: بله حتی بیشتر!