عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

بسم رب المحبوب؛
آدرس کانال و پیج های ما در تلگرام:

عاشقانہ هاے حلال:

tel & insta: @asheghaneh_halal

خادم مجازے:

tel & insta: @khadem_majazi

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مرداد ۹۶، ۱۹:۱۰ - فاطمه
    واقعا
نویسندگان

عجیبترین چیزی که من تا به حال دیده ام
این بوده...

  که چرا
     بعضی ها
        اینقدر دیر

دلشان برای
امام زمان(ع) تنگ میشود..!
💔



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۳
mah_banoo

💖یاامام رضا
ﺩﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺑﺪﻫﻢ
.
.
.
 ﺩﻝ ﻣﻦ
 ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﺻﺤﻨﺖ
ﺑﺨﺪﺍ
ﺟﺎ مانده....💖

http://www.momtaznews.com/wp-content/uploads/2012/11/60798d1c995fe806a97a8d971a49cfc4.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۲
mah_banoo

فضاحال وهوای سنگینےدارد.یعنےبایدخداحافظـےڪنم؟
ازخاڪےڪه روزی قدمهای پاڪ آسمانےهاآن رانوازش ڪرده،..باپشت دست اشڪهایم راپاڪ میڪنم
دراین چندروزآنقدرروایت ازآنهاشنیده ام ڪه حالا میتوانم براحتےتصورشان ڪنم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۲۱
افسر ولایی مهدی(عج)


نزدیڪ غروب،وقت برای خودمان بود...
چشمانم دنبالت میگشت..
میخواستم اخرای این سفرچندعڪس از توبگیرم...
گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود ڪه لحظاتـےراثبت ڪنم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۸
افسر ولایی مهدی(عج)

دوڪوهه حسینیه باصفایـےداشت ڪه اگرانجا سربه سجده میگذاشتـےبوی عطراززمینش به جانت مینشست
سرروی مهرمیگذارم و بوی خوش راباتمام روح و جانم میبلعم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۴
افسر ولایی مهدی(عج)

دشت عباس اعلام میشودڪه میتوانیم ڪمـےاستراحت ڪنیم.
نگاهم رابه زیرمیگیرم وازتابش مستقیم نورخورشیدفرارمیڪنم.
ڪلافه چادرخاڪےام رااززیرپاجمع میڪنم ونگاهےبه فاطمه میندازم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۴
افسر ولایی مهدی(عج)

نگاهت مےڪنم پیرهن سفیدباچاپ چهره شهیدهمت،زنجیروپلاڪ،سربندیازهراویڪ تسبیح سبزشفاف پیچیده شده به دورمچ دستت.چقدرساده ای❣ومن به تازگےسادگـےرادوست دارم❣❣
قراربودبه منزل شمابیایم تاسه تایـےبه محل حرڪت ڪاروان برویم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۴۵
افسر ولایی مهدی(عج)

ڪارنشریه به خوبـےتمام شدودوستےمن بافاطمه سادات خواهرتوشروع❣
آنقدرمهربان،صبوروآرام بودڪه براحتـےمیشداورا دوست داشت.
حرفهایش راجب تومراهرروزڪنجڪاوترمیڪرد.
همین حرفهابه رفت وآمدهایم سمت حوزه مهرپایان زد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۴۱
افسر ولایی مهدی(عج)

به دیوارتڪیه میدهم ونگاهم رابه درخت ڪهنسال مقابل درب حوزه میدوزم...
چندسال است ڪه شاهدرفت وآمدهایـے؟❢استادشدن چندنفررا به چشم دل دیده ای؟..توهم طلبه_هارادوست داری؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۱
افسر ولایی مهدی(عج)

روی پله بیرون ازمحوطه حوزه میشینم وافرادی ڪه اطرافم پرسه میزنندرارصد میڪنم❢
ساعتـےاست ڪه ازظهرمیگذردوهوا بشدت گرم است.جلوی پایم قوطی فلزی افتاده ڪه هرزگاهےبااشاره پاتڪانش میدهم تاسرگرم شوم❢
تقریبا ازهمه چیزوهمه ڪس عڪس گرفته ام فقط مانده...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۹
افسر ولایی مهدی(عج)

یڪےازچشمانم رامیبندم وباچشم دیگردرچهارچوب ڪوچڪ پشت دوربین عڪاسےام دقیق میشوم...
هاله لبخندلبهایم رامیپوشاند؛سوژه ام راپیدا ڪردم❣

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۳
افسر ولایی مهدی(عج)

ببین چقدر مهمان را منتظر گذاشته ای. بغلش کردمو گفتم من هم خستم. حاجی دست گذاشت روی سینه ام. گفت با فرشته وداع کن. بگو دل بکند. آنوقت می آیی پیش ما. ولی به زور نه"

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۴۳
افسر ولایی مهدی(عج)

همه حواسم به منوچهر بود. نمیتوانستم خودم را ببینم و خدا را. همه را واسطه میکردم که او بیشتر بماند. او توی دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۹
افسر ولایی مهدی(عج)

شب اول منوچهر بیدار ماند.دوتایی مناجات حضرت علی میخواندیم،تمام که میشد از اول میخواندیم تا صبح. شبهای دیگر برایش حمد میخواندم تا خوابش ببرد.هرجاش درد داشت دست میگذاشتم و 70 تا حمد میخواندم.مدتی هوایی شده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۷
افسر ولایی مهدی(عج)

فرشته خوابش را برای یکی از دوستان که آمده بود ملاقات،تعریف کرد.او برگشت گفت"تعبیرش اینست که شما از راهتان برگشته اید.پشت کرده اید به اعتقاداتتان"

آنروزها خیلی ها به ما ایراد میگرفتند.حتی تهمت میزدند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۶
افسر ولایی مهدی(عج)