عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

بسم رب المحبوب؛
آدرس کانال و پیج های ما در تلگرام:

عاشقانہ هاے حلال:

tel & insta: @asheghaneh_halal

خادم مجازے:

tel & insta: @khadem_majazi

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مرداد ۹۶، ۱۹:۱۰ - فاطمه
    واقعا
نویسندگان

مدافع عشق / قسمت 8

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۱۸ ب.ظ


نزدیڪ غروب،وقت برای خودمان بود...
چشمانم دنبالت میگشت..
میخواستم اخرای این سفرچندعڪس از توبگیرم...
گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود ڪه لحظاتـےراثبت ڪنم...
زمین پرفرازونشیب فڪه باپرچم های سرخ و سبزی ڪه باد تڪانشان میداد حالـےغریب راالقا میڪرد..
تپه های خاڪـے...
و تو درست اینجایـے!...لبه ی یڪـےازهمین تپه ها ونگاهت به سرخـےآسمان است.
پشت بمن هستـےوزیرلب زمزمه میڪنـے:
ازهرچه ڪه دم زدیم....آنهادیدند...
آهسته نزدیڪت میشوم.دلم نمی آید خلوتت رابهم بزنم...
اما...

_ آقای هاشمـے..!
توقع مرانداشتی...انهم درآن خلوت..
ازجامیپری!مےایستـےوزمانـےڪه رومیگردانـےسمت من،پشت پایت درست لبه ی تپه،خالـےمیشود و...
ازسراشیبـےاش پایین مےافتـے.
سرجا خشڪم میزندافتاد!!!...
پاهایم تڪان نمیخورد...بزور صدارازحنجره ام بیرون میڪشم...
_ آ...آقا...ها..ها...هاشمـے!...
یڪ لحظه بخودم می آیم و میدوم...
میبینم پایین سراشیبـےدوزانو نشسته ای و گریه میڪنـے...
تمام لباست خاڪـےاست...
وبایڪ دست مچ دست دیگرت راگرفته ای...
فڪرخنده داری میڪنم یعنی ازدردگریه میکنه!!
اما...تو... حتمن اشڪهایت ازسربهانه نیست...علت دارد...علتـےڪه بعدها آن رامیفهمم...
سعـےمیڪنم آهسته ازتپه پایین بیایم ڪه متوجه وبسرعت بلند میشوی...
قصدرفتن ڪه میڪنےبه پایت نگاه میڪنم.. هنوزکمی میلنگد...
تمام جرئتم راجمع میڪنم وبلند صدایت میڪنم...
_ اقای هاشمی....اقا سید... یکلحظه نرید...
تروخدا...
باور ڪنید من!....نمیخواستم ڪه دوباره....
دستتون طوریش شد؟؟...
اقای هاشمی باشمام...
اماتو بدون توجه سعـےڪردی جای راه رفتن،بدوی!...تازودتراز شر#صدای من راحت شوی...
محڪم به پیشانـےمیڪوبم...
یعنیا خرابکارترازتوهست عاخه؟؟؟
چقدعاخه بےعرضههههه

انقدرنگاهت میڪنم ڪه در چهارچوب نگاه من گم میشوی...
چقدرعجیبـے...
یانه...
تودرستی..
ما انقدر به غلطهاعادت کردیم که...
دراصل چقدر من عجیبم....

ادامه دارد...
.
نویسنده این رمان:
میم سادات هاشمی

*
منبع:
instagram: Eshghgram_Com


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۷
افسر ولایی مهدی(عج)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">