عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

وبلاگ رسمی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی : @asheghaneh_halal

عاشقانه های حلال

بسم رب المحبوب؛
آدرس کانال و پیج های ما در تلگرام:

عاشقانہ هاے حلال:

tel & insta: @asheghaneh_halal

خادم مجازے:

tel & insta: @khadem_majazi

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مرداد ۹۶، ۱۹:۱۰ - فاطمه
    واقعا
نویسندگان


خاطره 1 : مردم می خواهند سر به تن شما نباشد!
در شهرستان کامیاران در استان کردستان برای نماز عصر به مسجدی رفتیم که می گفتند مسجد سلفی هاست.
فردی با بچه ها قرآن کار می کرد. رفتیم و سلام علیکی کردیم. چند دقیقه که صحبت کردیم، دیدیم که دلش خیلی پر است. به من می گفت حاج آقا یک چیزی به شما بگویم؟ گفتم بفرمایید. گفت شما که با این لباس در شهر حرکت می کنید، خیلی ها در دلشان به شما فحش می دهند. بعضی ها می خواهند سر به تن شما نباشد چون فکر می کنند که شما آمده اید تا عقاید ما را مورد هجمه قرار بدهید و بچه های ما را سست ایمان کنید.
من هم گفتم بالاخره در بین ما هم بعضی ها افراط گری می کنند. البته این قضیه همه گیر نیست و افراط در دو طرف هست. بعد از مدتی من را کنار کشید و طوری که دیگران حرف های ما را نشنوند، به من گفت: حاج آقا خیلی رُک بگویم، چیزی که از مردم نقل کردم، حس خودم بود! انقدر من آخوند دیدم که آمدند به اعتقادات ما لطمه زدند باورم نمی شد که آخوندی هم مثل شما باشد که اینطور نباشد! ما فکر نمی کردیم که در بین شیعیان افراد معتدلی هم پیدا بشوند!
این نشان می دهد که چقدر عملکرد ما در این مناطق ضعیف بوده است. وقتی با یک سر زدن ساده به یک مسجد می شود ذهنیت های خیلی منفی را به راحتی تعدیل کرد، از آن غافل هستیم. اهل بیت «ع» هم برای همین بوده که انقدر به رفت و آمد در مساجد اهل سنت توصیه می کردند.
خاطره 1 : پذیرایی صمیمانه طلبه سنی از طلبه شیعه!
در استان گلستان و مابین کلاله و چنارلی به یک مدرسه علمیه اهل سنت رفتیم. همه طلاب و اساتید به مراسم عمامه گذاری رفته بودند و فقط یک طلبه داشت قرآن حفظ می کرد.
رفتیم و سلام علیکی با او کردیم. وقتی فهمید صبحانه نخورده ایم، ما را به حجره اش دعوت کرد و سفره پهن کرد و نان و پنیر و مربا و هرچه داشت را آورد سر سفره! وقتی فهمید طلبه هستیم و از قم آمدیم، رفت و یک سری کلوچه سفارشی از کمدش آورد و کلوچه های قدیمی را برداشت! خلاصه خیلی ما را تحویل گرفت.

خاطرات از: حجت الاسلام سید محمد سرکشیکیان

منبع: پورتال جامع آستان قدس رضوی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۴
افسر ولایی مهدی(عج)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">